۱۳۸۷/۱۰/۲۰

تو یک حس آشنایی ... تو اجابت یک دعایی


سلام خوبی

امروز که دارم اینجا مینوسم حاجتم را از آقا ابولفضل عباس (ع ) گرفتم ده روز پر استرس و نگرانی با خوابهای آشفته کوچکترین حرفی کوچکترین صدایی دلهره و نگرانی می آفرید همکارها میگن هیچی نیست پناه بر خدا خودتو نگران نکن...خدا نکنه کسی به خاطر مشکلی که پیش آمده بود برای ما تو راهرو های بیمارستان قدم نزنه و بعد بشینه منتظر جواب آزمایش تو خیابون ناخداگاه بگی یا ابوالفضل ... خدایا شکر که همه چیز خوب بود
من دارم میرم مسافرت وقتی میگن
عدو شود سبب خیر... اگر خدا خواهد اینجا معنی میده
خدایا شکرت

اسم من را این جوری مینویسند درستش اینه fereshteh قابل توجه

.

هیچ نظری موجود نیست: