سلام خوبی
موسقی نبود
جادو بود
وقتی ترانه می سرود
چقدر دوست داشتنی بود
افسون گیتار آبی

همه دارایی او بود
مثل شکفتن گلی
زمان کوتاهی بود
به وقت لبخندها
به وقت شادی ها
عاشقانه ای از
شکوه ستاره ها
موسقی نبود
افسانه بود
افسون گیتار آبی
خلق بوسه بود
رویای یک رقص
با پروانه بود
با هر آنچه بود
شاد بود
دخترکها
رقصها
چرخها
چین دامن ها
موسقی نبود
جادو بود
مثل یک خواب شیرین
افسون گیتار آبی
و شب مهتابی
فرشته
دوست ندارم فراتر از انچه که نوشتم کسی چند تا جمله ام را به خودش بگیره منظور بگیره من هرچیزی را که نوشتم فقط یک چیز مد نظرم بوده و لاغیر خدا به داد حافظ برسه چی میکشه
.
۱ نظر:
salam.veblag ghashangi dari.in sorode hal ghashang boud.khoshhal misham be manam sari bezanid.rasti khastid tabadol link koni dar khedmatim.be omid movafaghiat zouzafzoun shoma.
ارسال یک نظر