سلام خوبی
یه لحظه یادم رفت برای چی اومدم توی داروخانه خانمه من نگاه می کنه من اونو دوباره می پرسه البته با سر چی لازم داشتید و من همین جور دارم نگاه می کنم متوجه شده یادم رفته چی می خواستم بخرم صبر می کنه بهش می گم الان یادم میاد
خانم ط از من می خواد سرود ... بنویسم یه خط بچه گونه می خواد یک خط که می نویسم بقه اش را یادم نمی یاد فرزانه با مجید کلی حرف می زن صداشون نمیاد که بهشون بگم آروم تا یادم بیاد رو به خانم ط می کنم می گم متاسفانه یادم نمیاد خانم ط می شینه کنارم شروع به نوشتن می کنه بلند بلند سرود را همزمان می خونه
یه لحظه یادم رفت برای چی اومدم توی داروخانه خانمه من نگاه می کنه من اونو دوباره می پرسه البته با سر چی لازم داشتید و من همین جور دارم نگاه می کنم متوجه شده یادم رفته چی می خواستم بخرم صبر می کنه بهش می گم الان یادم میاد
خانم ط از من می خواد سرود ... بنویسم یه خط بچه گونه می خواد یک خط که می نویسم بقه اش را یادم نمی یاد فرزانه با مجید کلی حرف می زن صداشون نمیاد که بهشون بگم آروم تا یادم بیاد رو به خانم ط می کنم می گم متاسفانه یادم نمیاد خانم ط می شینه کنارم شروع به نوشتن می کنه بلند بلند سرود را همزمان می خونه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر