کتابهایی که نقطه چین شدن

سلام خوبی
این آقای کتاب فروشه خیلی خوش اخلاقه راستش را نمی گم که نشانی کتاب فروشی از کجا فهمیدم اما دروغ نمیگم کتاب و نوشته ها یک دوست خوبن برام برای همین میگم یک دوست نشانی برام نوشته شماره جدید یک عالمه نوشته را توی دست هام محکم لوله کردم می دونم اقای کتاب فروش نویسنده هست توی ان نوشته ها نوشته بود این که خوب این حجم نوشتنی را میشناسه
خانمی که گفته اسمش را توی این وب ننویسم کلی بالا سرم ترانه های اعتراضی خونده حالا مگه چی میشده اقای کتاب فروش حجم نوشته ها را می دید حالا مگه چی میشد میگفتی نشنانی از کدام صحفه بیرون اوردی ؟ منم جواب هیچ کدام از سوالاتش را نمی دونم میگم یک کیف کوچک همرام بود این حجم  نوشتنی را باید دست میگرفتم
اقای کتاب فروش مرد مهربان و با حوصله ای بود دختر کوچلو نشسته بود نقاشی میکرد